خوش خیالی کاغذی... - زندگی شیرین
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://zendegysherin.ParsiBlog.com
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان
 

دستمال کاغذی به اشک گفت :

قطره قطره ات طلا ست

یک کم از طلای خود حراج می کنی ؟

عاشقم ، با من ازدواج می کنی ؟

اشک گفت :

ازدواج اشک و دستمال کاغذی !

تو چقدر ساده ای

خوش خیال کاغذی !

توی ازدواج ما

تو مچاله می شوی

چرک می شوی و تکه ای زباله می شوی

پس برو و بی خیال باش

عاشقی کجا ست !

تو فقط

دستمال باش !

 

دستمال کاغذی دلش شکست

گوشه ای کنار جعبه اش نشست

گریه کرد و گریه کرد و گریه کرد

در تن سفید و نازکش دوید

خون درد

 

آخرش

دستمال کاغذی مچاله شد

مثل تکه ای زباله شد

ولی او شبیه دیگران نشد

چرک و زشت مثل این و آن نشد

رفت اگرچه توی سطل آشغال

پاک بود و عاشق و زلال

او با تمام دستمال های کاغذی

فرق داشت

چون که در میان قلب خود

دانه های اشک کاشت

 

"عرفـــان نظرآهــــاری"

 

[ چهارشنبه 91/10/6 ] [ 6:32 عصر ] [ فریبا معلم ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب
RoozGozar.cOm--->

کد موسیقی برای وبلاگ



بازدید امروز: 123
بازدید دیروز: 102
کل بازدیدها: 516354